برای مردان الهی «زهد» در زندگی شخصی آنها یك اصل محسوب می شده و در حال داری و نداری و تنگی و فراخی همیشه زهد می ورزیده و آن را كلیدی از كلیدهای وصول به نجات و رسیدن به سعادت میدانسته اند. در زندگی حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام نیز با همه امكانات و فراخی زندگی كه داشته این اصل مراعات میشده، و آن بزرگوار خود را ملزم به پیروی از آن میدانسته است. در حدیثی كه صدوق (ره) به سندش از ابی عباد روایت كرده میگوید: «… كان جلوس الرضا علیه السلام فی الصیْف علی حصیر و فی الشتاء علی مسْح و لبْسه الْغلیظ من الثیاب حتی اذا برز للناس تزین لهم …» (عیون الاخبار الرضا علیه السلام ج 2 ص 178) محل نشستن حضرت رضا علیه السلام در تابستان حصیر بود و در زمستان فرشی مویین، و لباس آن حضرت جامههای زبر و خشن، و چون در برابر مردم میرفت برای آنها خود را می آراست. اباصلت هروی گوید: «… و كان علیهالسلام خفیف الْاكْل قلیل الطعْم …» (عیون الاخبار الرضا علیه السلام ج 2 ص 136) آن بزرگوار كم خوراك و كم غذا بود … و یا به برداشت بهتری از روایت این كه امام از خوردن غذاهای لذیذ نمیبرد. مرحوم كلینی به سندش از سلیمان بن جعفر جعفری روایت كرده كه گوید: به محضر امام هشتم حضرت رضا علیه السلام شرفیاب شدم و مشاهده كردم كه در برابر آن حضرت مقداری از نوع خرمای «برنی» گذاردهاند، و امام علیه السلام با اشتهای زیاد مشغول خوردن آنها است و چون مرا دید به من نیز تعارف كرده فرمود: «… یا سلیمان ادن فكل …». ای سلیمان پیش بیا و بخور، و من پیش رفته و از آن خرما خوردم و آن گاه عرض كردم: … جعلْت فداك انی اراك تاْكل هذا التمْر بشهْوه ؟ قربانت! میبینم كه با اشتها این خرما را میخوری؟ فرمود: آری من آن را دوست دارم، من علت آن را پرسیدم كه علت دوست داشتن شما این خرما را چیست؟امام هشتم، استوانه زهد و بندگی